
نام فیلم : فیلم سینمایی مسخره باز
کارگردان : همایون غنی زاده
زمان پخش : آبان ۹۹
فیلم سینمایی مسخره باز
راجب اين فيلم اگر بخواهم متني بنويسم يا نقد و تحليل كنم، در باره اين شاهكار من شيرين ظهيري با تحصيلات سينمایی ای كه دارم، ميگويم اين فيلمي است كه سر كلاس درس ميشود پلان به پلانش را بررسی كرد و آموخت.
همايون غني زاده نه تنها به عنوان فيلم اولی بلكه كسی كه سالها در تئاتر خاك صحنه خورده و شاهكار هايي هم اجرا برده، نبوغ خود را در سينما به رخ كشيده.
خلاصه داستان:
مسخره باز قصه ی مرد جواني است با نام دانش با بازي ( صابر ابر) در يك سلماني مردانه رقم ميخورد.
دانش و همكارش شاپور ( بابك حميديان) در كنار هم كار ميكنند.
او كه شيفته سينما و بازيگري است، شبها بعد از اتمام كارش به تمرين ميپردازد.
رئيس سلماني يا صاحب كار آنها كاظم خان است .
او به شدت فردی با اصول اخلاقی و مقتدر است واو پيوسته كارها و تمرينات دانش را به سخره ميگرد، از نظر او فيلم فقط كازابلانكا است.
او به شدت به سلمانی خودش وابسته است و خيلي دقيق و با تعصب آنجا را اداره ميكند، يكي از مشتريان پرو پاقرص و در عين حال اذييت كن سلماني رضا كيانيان است در نقش ( سرهنگ كياني) است كه از قديم به كاظم خان مشكل داشته، او نقطه ضعف كاظم خان را ميداند و با اين حال او را اذييت ميكند، كاظم خان به شدت به اسم سلماني مردانه تعصب دارد ولي كياني از روي قصد به آنجا آرايشگاه ميگويد،
او به آنجا ميرود در پی يك قاتل است و در مرحله تحقيق هميشه به سلمانی هم سر ميزند، شخص ديگري از دوستان دانش با نام مانفرد ( داريوش موفق ) است او كه گريومور است به آنجا زياد رفت و آمد دارد، او در حال حاضر گريمور يك تئاتر معروف است و اعلام ميكند براي كارش موي بلند ميخرد، البته نه موي زن ، اين مو بايد موی مرد باشد اما اين حقيقت به يه ماليخوليا براي دانش تبديل ميشود و از همين لحظه بوی خون را ميشنويم و عزم جزم دانش براي بدست آوردن موی بلند تا بلكه خود را در چشم مانفرد عزيز كند و او دانش را به كارگردان معرفي كند و بتواند نقشي در آن تئاتر بگيرد.
و اتفاقي هولناك رخ ميدهد كه همگی آنها را در سيلاب در خود غرق ميكند،